شاید این آخرین دوزاری تاریخ باشه که افتاده. گذاشتمش اینجا حالا حالاها هم نمیذارم بیفته.

شاید این آخرین دوزاری تاریخ باشه که افتاده. گذاشتمش اینجا حالا حالاها هم نمیذارم بیفته.

۱۳۹۰ شهریور ۱۷, پنجشنبه

کاش آنها همش ماهواره نگاه میکردن

داستان داستان پسری است که میخواهد روح شود. میخواهد ببیند پدر و مادر و همسایه ها چه میکنند در غیاب او و از همه مهمتر در مورد او چگونه می اندیشند. سریالی پخش میشود از تلویزیون. بچه بیش فعال است. شبیه سازی میکند. خود را دار میزند تا روح شود.
آیا فکر می کرده که پدر و مادر و همسایه ها و همه در غیاب او جور دیگرند. طور دیگری فکر میکنند، یا فقط حس کنجکاوی اورا به این تفکرات کشانده است؟
ای کاش اصلا تلویزیون نداشتند. ای کاش همه اش ماهواره دیده بودند. ای کاش بجای صدا و سیمای ملی! فارسی وان و پی ام سی و جم و .... نگاه کرده بود. کاش کاش کاش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر