شاید این آخرین دوزاری تاریخ باشه که افتاده. گذاشتمش اینجا حالا حالاها هم نمیذارم بیفته.

شاید این آخرین دوزاری تاریخ باشه که افتاده. گذاشتمش اینجا حالا حالاها هم نمیذارم بیفته.

۱۳۹۰ مهر ۱۶, شنبه

هرزه کیست؟ پاسخ

مطلبی دیدم اینجا راجع به هرزگی که این مطلب در جواب سوالی که آخرش مطرح شده بود به ذهنم اومد:
اولین باری که کلمه هرزه رو شنیدم یادم نمیاد. حتی توی فرهنگ روستای ما علف هرزه رو خیلی ساده علف میگویند. مثلا مزرعه گندمی که پر از علفه(هرزه). یا سبزی خوردنی که پر از علفه(هرزه). همیشه برام جالب بود که همین علفها(هرزها) لزوما هم علف نبودن یا لااقل جاهای دیگه نبودن. مثلا یک گل زیبای بنفش رنگ که الان اسمش یادم نیست در مزرعه(لته یا جایز) گوجه فرنگی علف هرز وحشتناکی به حساب میاد که شیره درخت رو میخوره. یا گلهای زرد رنگی که توی گندم زارها توی فصل بهار در میاد علفه(هرزه). وکلا هر گیاهی غیر از اون چیزی که کاشته شده و مورد نظر هست سبز بشه و از امکانات مورد نظر برای اون گیاه هدف استفاده کنه علفه(هرزه). بعضی وقتها یک گل در مزرعه یونجه که خودش ازعلوفه هست علف هرزه. علفهای هرز هم چند مدلن. مثلا چمن علف هرزیه که خیلی سمجه و ریشه کن کردنش کار آسونی نیست. بعضی ها هم نه. راحت کنده میشن میرن پی کارشون. بعضی علفای هرز رو اصلا باید با سم و مواد شیمیایی از بین برد و ... .
خب با توجه به این مطالب میتونیم تعریفی از یک آدم هرزه ارائه کنیم.
به نظر میرسه آدم هرزه لزوما اونی نیست که لباس باز یا تنگ میپوشه و یا تنفروشی میکنه. آدم هرزه اون آدمیه که از چیزی که حقش نیست و یا مال اون نیست سود میبره به گونه ای که امکاناتی که اون ازش بهره میبره اصولا حق کس دیگه بوده. با این دید هرزه کسیه خون مردم رو توی شیشه میکنه، از حق مردم میخوره، پله های ترقیش شونه های همنوعهاشه و اصلا ککش هم نمیگزه. آدم هرزه با مکیدن خون دیگران روز به روز رشد میکنه و فربه میشه و به هیچ کس هم پاسخگو نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر